وبلاگ رسمی علی ترکاشوند

وبلاگ رسمی علی ترکاشوند
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ رسمی علی ترکاشوند و آدرس معارف.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. Just For Transfer To AVAFBLOG

 





 

با سپاس خدایی را که با قراردادن شناخت حقیقی در انسان منت بر او نهاد و این نعمت را برمؤمنین بوسیله شناخت حق از باطل تمام نمود.

در این مختصر سعی داریم که شناخت از دیدگاه کتاب خدا قرآن کریم را که کتابی هادی از ازل تا ابد است بررسی کنیم. در ابتدا خود شناخت را به صورت اعم بررسی کرده‌ایم و از نگاه فلسفه و غیره آنرا مورد تحقیق قرار داده‌ایم که اصلاً شناخت چیست و پیرامون آن قلمی چند بر روی کاغذ دوانده‌ایم و در اصل کلام و مطلب شناخت را از دید قرآن بررسی نموده‌ایم که به حقیقت شناخت عالِم شویم که شاید از این رهگذر بتوانیم توسط رهنمودهای قرآن به شناخت حقیقی دست یافته و خود را وصل به دایره آگاهان قرآن که شناسای حقیقی آن هستند وصل نماییم باشد که در این راه مورد لطف و عنایت پروردگار قرار گیریم و بتوانیم آنچه حق است را تحقیقاً بیان کنیم. همچنان که علی (ع) می‌فرماید: «به خدا سوگند درون باطل را می‌شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم[1]». ان شاءالله ما نیز بتوانیم کمی از دریای شناخت و معرفت اهل بیت را این گونه در این راه بیابیم.

و من الله التوفیق


بخش اول: بحث کلی از شناخت

فصل 1: اهمیت شناخت

از آنجا که ایدئولوژی و مکتبهای انسان بر اساس علم و اداراک آنها از هستی و ماورای آن است، بنابراین هر مکتبی طبق شناخت خود جهان‌بینی را پایه‌گذاری می‌کند و ایدئولوژی خویش را براساس شناخت خود از جهان تنظیم می‌نماید و اگر شناخت او دچار اشتباه یا لغزش باشد عمری را به غلط طی طریق نموده است و چه بسا گروهی را نیز به غلط برده باشد. بنابراین به این راحتی از کنار مسأله چنین مهمی نمی‌توان گذشت و نیاز به تعمق و بررسی  دارد و به نظر حقیر هر مکتبی ابتدا باید شناخت خویش را اصلاح نماید آنوقت قدم در راه تعریف مکتب و تعیین ایدئولوژی نماید که اگر این چنین نباشد امکان به خطا رفتن بسیار زیاد است و این خطا خطائی است جبران‌ناپذیر.

فصل 2: تعریف شناخت

پس از روشن شدن اهمیت شناخت حال باید یک تعریف جامع از بحث شناخت نمائیم در تعریف شناخت در کتاب شناخت‌شناسی در قرآن، آیت ا... جوادی آملی چنین می گوید: شناخت از مفاهیم بدیهی است و قابل تعریف نمی‌باشد بلکه این تعاریف موجود لفظی است مثل: شناخت عبارت است از آگاهی به واقعیت و یا راه پیدا کردن به واقعیت. آقای سبحانی نیز چنین گفته است:

«آنجا که ابهامی در کار نباشد تعریف لزومی ندارد شاید جریان در مورد شناخت نیز چنین باشد[2]

بر این اساس شناخت مفهومی روشن است و به تعریف خاصی نیازمند نیست.

فصل 3: انگیزهای بحث درباره شناخت

از آنجا که همه چیز در زندگی آگاهانه انسان مربوط به شناخت او از پیرامون خود است بنابراین باید در این مسأله نظر قاطعی اخذ کرد. در ابتدا می‌توان گفت مایه ارزشمندی تمام مکاتب همین شناخت است چرا که تا این قضیه به صورت یقینی نباشد هیچ مکتبی ارزش چندانی ندارد و با مطالعه کوچکی در بحث مکاتب و شناخت آنها از جهان به  اهمیت آن پیش از پیش آگاه می‌شویم.

2 نکته در اینجا مطرح است:

1ـ آیا جهانی خارج از ذهن انسان وجود دارد یا این که دایره هستی منحصر به ذهن اوست. در مسأله در شناخت تا یک محقق این را روشن نکند. علم و معرفت او ارزش ندارد.

2ـ نکته دوم آیا به فرض وجود جهانی خارج از ذهن ارتباط با آن ممکن است یا نه و اگر هست چه اندازه ارتباط دارد؟ ناگفته پیداست که تا امکان ارتباط انسان با جهان خارج از ذهن ثابت نشود چگونه می‌تواند شناختهای او ارزش پیدا کند. بنابراین شناخت‌شناسی مایه ارزشمندی تمام مکاتب فلسفی،  علوم طبیعی، انسانی و هر نوع ایدئولوژی است. شناخت‌شناسی شناخت ابزار تفکر نیز هست. انسان تمام علوم و شناختهای خود را از طریق ذهن و تفکر بدست می‌آورد و در نتیجه ذهن در مجموع ابزاری است برای فراگیری آگاهی‌ها پس در آغاز باید وسیله را خوب شناخت و از نحوه کار و خصوصیات آن کاملاً آگاه شد. بنابراین شناخت ابزار خود تائیدی بر دلیل انگیزه اصلی و مهم شناخت است. چرا که بدون ابزار نمی‌توان کاری به پیش برد.

 

فصل 4: امکان شناخت

از آنجا که شبهاتی در مورد اصل وجود امکان شناخت هست باید به نکاتی توجه کرد و گر نه با دلایل کافی خواهیم گفت که امکان شناخت خود از بدیهیات است.

منکرین شناخت دو دسته‌اند:

دسته اول که هر گونه شناختی را منکرند و دیگر کسانی که در محدوده‌ای منکر شناختند.

دسته اول سوفسطائیان و شکاکان. دسته دوم مادیون  

در اینجا باید به جواب شهید مطهری اشاره کنیم که: «در ابتدا به نظر می‌رسد مکتب اول بسیار سست است. اما آنان دلایل قوی ارائه کرده‌اند که پاسخ آنها کار ساده‌ای نیست. یکی از آنها فردی به نام پیر هون است که چنین می‌گوید: «که شناخت ناممکن است و نمی‌دانم سرنوشت  محتوم است. دلیلش این است که ابزار شناخت انسان حس و عقل است که آن دو نیز بسیار خطا می‌کنند، با وجود خطا پس این دو نیز غیرقابل اعتمادند. پس با وسایل غیرقابل اعتماد شناخت غیر ممکن است در پاسخ باید گفت تو هنگامی که می‌گویی حس خطا می‌کند. آیا در این مورد شک داری؟ می‌گوید نه می‌دانم که حس خطا کرده ما می‌گوییم پس خودت این خطا را با یقین پیدا کردی چطور به معرفت دست نیافته‌ای چون حقیقت نقطه مقابل اشتباه است. پس به حقیقت دست یافته‌ای.»

اما گروه دوم که می‌گویند شناخت فقط در محدوده حس ممکن است پاسخ ساد‌ه‌ای به آن داده می‌شود که مثلاً عقل، رویا، بیماری امور غیر حسی‌اند چگونه آنها را درک می‌کنیم پس شناخت فراتر از حس هم ممکن است[3].

در پایان به حرف اول می‌رسیم که امکان شناخت مسلّم است.

فصل 5: سابقه تاریخی مساله شناخت

در طول تاریخ مکاتب مختلفی ظهور و افول کرده‌اند که هر یک مبنای متفاوتی از مساله شناخت داشته‌اند.

ابتدا گروهی بودند که اصالت را برای پندار قائل بوده و شناخت انسان را تابع پندار می‌دانسته‌اند. به آنها سوفیسم می‌گفته‌اند. سقراط و افلاطون و ارسطو به مبارزه با این گروه پرداختند و درصدد اثبات این که اشیاء قطع نظر از شناخت انسان واقعیتی دارند و حکمت عهده‌دار شناسانده آنها همان‌طور که هست می‌باشد برآمدند.

مکتب بعدی ایده‌الیسم است که می‌گوید: هر نوعی از موجودات غیر از ماده وجود مجرد و عقلانی نیز دارند که آنرا ایده می‌گویند. که افلاطون این مکتب را پایه ‌گذاری کرد. بعدها نیز این اصطلاح به معنی انکار حقیقت جهان خارج به کار رفت و مثل مکتب قبلی مبنایش پوچی جهان شد. این دو در مقابل رآلیسم که به معنی اصالت واقعیت است قرار گرفت.

گروهی دیگر به اصالت حس قائل شده‌اند به نام مکتب پوزیتیسم. که آنان محدودة علم را قابل آزمایش بودن شی دانسته‌اند یعنی فرضیه‌ای حقیقت دارد که آزمایش آن را تائید کند. هر علمی این گونه را با منشا این چنین قبول دارند مثلاً ریاضی را به عنوان این که منشا حسی دارد می پذیرند و آن بخش روانشناسی که با روح سرو کار دارد را نپذیرفته‌اند. نگرش آنها مولود جهان بینی مادی‌شان است که در فصول گذشته در مورد آنها مقدار بحث شد.

اما یک گروه دیگر وجود دارد که به ماورای طبیعت اعتقاد دارد که می‌گوید حقیقت در ماده خلاصه نمی شود بلکه حقایقی در ماورای طبیعت وجود دارد اینان را رآلیست الهی گویند.

بر اساس این عقیده هستی وجودی بسیط و بی‌نهایت است که هیچ یک ا ز ویژگی‌های ماده را دارا نیست که این حقیقت در محدوده زمان و مکان نگنجد و هم اوست آفریننده موجودات. که این وجود بی‌نهایت کمال مطلق (خداوند) است. و ادراک نیز تنها در حس خلاصه نمی‌شود بلکه برخی نیز به عنوان انتزاع ذهن از محسوسات تحقق یافته است.

علاوه بر این گروهی ادراکات را سه دسته کرده‌اند و بر حس و عقل، شهود را نیز افزوده‌اند که آن را طریق  مستقلی می‌دانند. ایشان در اصطلاح عرفایند.

فصل 6 ـ شناخت و علم

در مورد شناخت و کسب علم از طریق آن بین طوایف فلاسفه و دانشمندان اختلاف وجود دارد. از دیدگاه فلسفه اسلامی درک و شناخت حقیقی است ماورای طبیعت. و اساساً کار روح است ولی مادیون شناخت را محصول عالی ماده می‌دانند. و چون قائل روح نمی‌باشند شناخت را نتیجه فعل و انفعال شیمیایی در مغز می‌دانند در بعد درونی نیز بین فلاسفه اسلامی نیز اختلاف نظرهایی دیده می‌شود که ما برای روشن شدن مطلب نظراتی از کتاب «در قلمرو شناخت سید محمد محمودی» نقل می‌کنیم: «اول ابن‌سینا چنین گفته: «علم از کیفیات نفسانی است بنابراین داخل است در مقوله کیف بالذات و در مقوله مضاف بالعرض در این صورت ذات اضافه است. دوم شیخ اشراق: «علم عبارت است از ظهور و کشف. و ظهور در حقیقت نور است نهایت این است که گاهی موجود نور است برای خود و وجود خود را روشن می‌کند، چنان که موجود مجرد علم به ذات خود دارد و گاهی موجود وجود دیگری را نیز روشن می‌کند و آن مانند علم مجرد به موجوداتی غیر از خود.»

اما ملاصدرا در جلد 3 اسفار (فصل 2 از مرحله تاسعه ص 285) به تشریح نظریات فوق پرداخته و نظریه آنان را با ادله و برهان عقلی مورد نقد و ایراد قرار داده و در فصل 4 چنین می گوید: «علم هیچگاه یک امر سلبی و عدمی مانند تجرد از ماده نیست و نیز یک امر اضافی و اعتباری نیست بلکه عالم عبارت از وجود است و آن هم نه هر وجودی بلکه وجود بالفعل است نه بالقوه که وجود او استعدادی باشد و باز هم هر وجود بالفعلی نیست بلکه عالم وجود بالفعلی است خالص از شائبه عدم و نیستی است و دقیقاً به اندازه‌ای که از آمیختگی یا عدم خالص باشد شدت علمیت آن بیشتر خواهد بود.»

فصل 7: اقسام شناخت

الف) شناخت علمی و عمومی، دانشمندان شناخت را بر حسب دیدگاههایی که دارند به گونه‌های مختلفی تقسیم کرده‌اند که از آن جمله شناخت علمی و عمومی است و آن دارای مشخصات زیر است:

1ـ با امور عینی هماهنگی دارد.

2ـ امور خارجی را مورد توضیح قرار می‌دهد.

3ـ از روش استدلالی استفاده می‌کند.

4ـ اصول و مفاهیم کلی را مطرح می‌سازد و مشاهدات را طبقه‌بندی می‌کند و رابطة بین پدیده‌ها را روشن می‌سازد.

5ـ محصول آن آشنایی انسان به حقایق تازه است.

6ـ قابل تحقیق و بررسی برای همگان است.

7ـ تحقیق بر اساس معیار و میزان مشخص است.

8ـ کیفیت پدیده‌ها به صورت کمی در آن مشخص می‌گردد.

شناخت عمومی به معرفتهایی اطلاق می‌شود که نزد بسیاری از مردم مورد پذیرش قرار گرفته و در اظهار نظرهای خود از آن استفاده می‌کنند که در زمینه‌های اخلاقی اجتماعی ادبی و دانشهای مختلف وجود دارد و گاهی از آن به فرهنگ عامه تعبیر می‌شود.

ب) شناخت حسی و ذهنی:

برخی از دانشمندان شناخت را به دو نوع حسی و ذهنی (عقلی) تقسیم کرده‌اند به نظر آنها شناخت حسی نتیجه فعالیتهای حواس ذهنی است که از طریق حواس واقعیتهایی کسب می‌گردد که در مرحله برتر منجر به شناخت می‌شود. پس از مرحله اول ذهن با تجربیات و تحلیل آنچه از راه حسی‌ دریافت نموده به مرحله شناخت می‌رسد پس شناخت حسی در این تقسیم‌بندی مقدمه شناخت عقلی است و حقیقت شناخت مرکب از هر دو می‌باشد.

ج) شناخت حسی تخیلی و تعقلی:

از دیدگاه فیلسوف بزرگ ملاصدرا و بسیاری دیگر از فلاسفه، شناخت بر 3 نوع است:

1ـ احساسی 2ـ تخیل 3ـ ‌توهم و تعقل

چون توهم تعقلی است که از مرتبه خود ساقط شده و نمی‌تواند مستقل از تعقل باشد

1ـ احساس عبارت است از درک و شناخت ماده‌ای که به وجهی نزد درک کننده حضور دارد و طبعاً دارای شکل خاص و زمان و مکان و چگونگی و مقدار است و حضور یافته، خود ماده نیست بلکه تصویری از آن است. ولکن حس نمی‌تواند آن تصویر را از ماده به تجرید کند بلکه این نحو تجرید حسی می‌باشد.

2ـ تخیل در حقیقت نوعی ادراک ارزشی است که در آن شکل و ویژگی‌های ماده ملحوظ می‌باشد زیرا تخیل بر احساس مبتنی است و آدمی در آغاز موجود را حس می‌کند و سپس همان شیء را در نیروی مخیله خود ادراک می‌کند ولی تخیل اعم از حضور ماده و عدم آن است چون قوه خیال توانایی دارد که شیء در حالی که حضور ندارد نیز ادراک کند.

3ـ تعقل عبارت است از این که ذهن چیزی را از نظر حد و ماهیت آن بشناسد و در این نوع از شناخت جهت دیگر غیر از معرفت ماهیت مورد توجه نیست.

شاید بتوان به این  انواع معرفت قبلی (شهود) را نیز اضافه کرد و همچنین الهامات یا همان چیزی که نوابغ آناً و لحظه‌ای به آن معرفت پیدا می‌کنند را نیز از انواع شناخت برشمرد[4].



1- نهج‌ البلاغه ـ خ 104

1- کتاب شناخت شناسی در فلسفه اسلامی.

1- مسأله شناخت (شهید مطهری)

1- برگرفته از کتاب (در قلم و شناخت میرمحمد محمودی)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:
[ شنبه 11 تير 1390برچسب:, ] [ 2:47 بعد از ظهر ] [ علی ترکاشوند ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
5 تير 1394
0 تير 1394 5 خرداد 1394 3 خرداد 1394 2 خرداد 1394 1 خرداد 1394 7 ارديبهشت 1394 7 فروردين 1394 4 اسفند 1393 1 اسفند 1393 3 بهمن 1393 3 دی 1393 5 شهريور 1393 4 شهريور 1393 6 خرداد 1393 6 ارديبهشت 1393 3 ارديبهشت 1393 7 ارديبهشت 1392 6 ارديبهشت 1392 5 ارديبهشت 1392 4 ارديبهشت 1392 3 ارديبهشت 1392 1 ارديبهشت 1392 7 فروردين 1392 0 فروردين 1392 7 اسفند 1391 6 اسفند 1391 5 اسفند 1391 4 اسفند 1391 3 اسفند 1391
امکانات وب

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 150
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 181
بازدید ماه : 152
بازدید کل : 43736
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

ختم آیت الکرسی جهت ظهور
بسم الله الرّحمن الرّحیم

اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
امکانات وب
ذکـــــر ایــــام هـــفتـــه
ورق زدن قرآن آنلاین

کد دعای فرج برای وبلاگ

[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ]